فلش کارت های جامع پرستاری

مقاله فست فودو تئوری رفتار برنامه ریزی شده


بررسی عوامل پیش بینی کنندهمصرف فست فود در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر تنکابن براساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده

چکیده

مقدمه: فعالیت بدنی کم، رژیم غذایی نامناسب درمیان نوجوانان رو به افزایش می باشد. این رفتار های ناسالم باعث افزایش اضافه وزن دردوران نوجوانی می شود که با دیابت نوع دوم، پرفشاری خون و بیماری قلبی مرتبط می باشد. مصرف مکرر فست فود با مصرف بالای انرژی ، چربی اشباع شده و سدیم و مصرف کم مواد مغذی همراه می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین عوامل پیش بینیمصرف فست فود در دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر تنکابن براساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده بود.

مواد و روش ها: مطالعه مقطعی بر روی 186 دانش آموز دختر دبیرستانی پایه های اول تا سوم سال صورت گرفت. در این مطالعه از متغیرهای دموگرافیک و متغیرهای سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده شامل نگرش، هنجارهای انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده و همچنین متغیرهای قصد و رفتار مصرف فست فود استفاده گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS16 و بکارگیری آمار توصیفی و تحلیلی مورد آنالیز قرار گرفت.

یافته ها: دانش آموزان در خصوص وضعیت مصرف فست فود از والدین بیشترین تاثیر را گرفتند. سازه های نگرش، هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده، 8/37 درصد از واریانس قصد را پیشگویی نمودند که دراین میان قدرت پیشگویی هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده معنی دار بود.کلیه متغیر های تئوری، 2/29 درصد از واریانس رفتار مصرف فست فود را پیشگویی نمودند که در این میان در مورد هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده معنی دار بود.

نتیجه گیری: یافته های این مطالعه همگام با سایر مطالعات بیانگر این است که تئوری رفتار برنامه ریزی شده کارآیی مناسبی برای پیشگویی قصد مصرف فست فود دارد.

واژه های کلیدی: فست فود، دانش آموزان دبیرستانی ، تئوری رفتار برنامه ریزی شده

 

مقدمه:


سبک زندگی بدون تحرک، همچنین رژیم غذایی حاوی کربوهیدرات وپرچرب و مصرف کم میوه جات وسبزیجات درمیان نوجوانان رو به افزایش می باشد. این رفتار های ناسالم باعث افزایش اضافه وزن دردوران کودکی می شود که با دیابت نوع دوم، پرفشاری خون و بیماری قلبی مرتبط می باشد (1). شایعترین مصرف کنندگان فست فود نوجوانان می باشند (2). درمطالعه Leeمشخص گردید که مصرف غذاهای فوری یک یا 2 بار در ماه در 5/38درصداز دانش آموزان مدارس ابتدایی و 5/40 درصد از دانش آموزان دبیرستانی و میزان بالاتری از موارد مشاهده شده در مردم 40 تا 50 ساله می باشد ( 3 ). درمطالعه فاضل پور و همکاران در شهر یزد، 8/90 درصد از مردم حداقل از یکی از غذاهای فوری را در هفته استفاده می کردند و تنها 9/2درصد اصلا از این غذاها استفاده نمی کردند (4). دوره نوجوانی زمان رشد سریع جسمی و مغزی است و نیازهای انرژی وتغذیه ای بالا می باشد. بنابراین افراد در این گروه سنی باید سعی کنند از رژیم های مناسب وکافی تبعیت نمایند. نگرانی در مورد میزان بالای مصرف فست فود بخاطر انرژی بالا، چربی ومیزان سدیم موجود در آنها می باشد. تحقیق نشان داده است مصرف مکرر فست فود ، میزان بالای مصرف انرژی ، چربی اشباع شده و سدیم ، مصرف کم ویتامین AوC، شیر، میوه وسبزیجات را سبب می شود (2). بر آورد های جهانی WHOدر سال 2008 مشخص نمود که یک دهم جمعیت جهان چاق هستند. همچنین 5/1 میلیارد بزرگسال بیست ساله و بزرگتر اضافه وزن داشتند. از این میزان 200 میلیون مرد وحدود 300 میلیون زن ، چاق بودند. در سال 2010قریب به 43 میلیون کودک زیر سن پنج سال دچار اضافه وزن بودند (5). در سال 2005 9/27 درصد از مردان و3/29 درصد از زنان ایرانی اضافه وزن داشتند، همچنین 1/9 درصد از مردان و2/19 درصد از زنان دچار عارضه چاقی بودند (6). مصطفوی و همکاران، در سال 1384 میزان شیوع اضافه وزن وچاقی را در نوجوانان و بزرگسالان شهر شیراز مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه شیوع چاقی در نوجوانان 9/2 % واضافه وزن 3/11 % بدست آمد. در حالی که میزان شیوع چاقی در بزرگسالان 7/11 % واضافه وزن 3/33 بود. شیوع چاقی واضافه وزن در زنان شایع تر از مردان بود. متوسط نمایه توده بدن در دختران 8/3±6 /20، در پسران 8/3±4/19، در زنان 6/3±3/25 و در مردان 8/3±8/23 به دست آمد. این مطالعه گزارش نمود که درصد قابل توجهی از نوجوانان در جمعیت شهرنشین شیراز دارای اضافه وزن بودند (7).

با توجه به موارد مذکور، مصرف فست فود با رویکردهای منفی تغذیه و سلامتی همراه می باشد (2). بعضی مطالعات گزارش نمودند که نوجوانان خود احساس می کنند که مصرف مکرر فست فود بدلیل طعم آن ، مطلوب بودن غذا خوردن در بیرون از خانه و علاقه مندی به غذای شور می باشد (8و9). در مطالعات دیگر هم میزان مصرف فست فود در افرادی که نگرش بیشتری نسبت به مصرف آن داشتند، بیشتر بود (4). در مطالعه دیگر، افرادی که مصرف فست فود را راحت می دانستند و نسبت به مصرف غذای پختنی تنفر داشتند، میزان مصرف فست فود در آنها بیشتر از سایرین بود (10). توسعه راهکارهایی برای تغییرانتخاب های تغذیه ای یا استفاده نامناسب از فست فود و طراحی برنامه آموزش تغذیه مفید ، نیاز به درک رفتار وعوامل ناشی از آن دارد. بیشتر مطالعات روی رفتارها وآگاهی های تغذیه ای تمرکز نموده اند (9-8 و14- 11). مطالعات کمی عوامل موثر بر مصرف فست فود را براساس الگو یا قسمتی از الگو بررسی نموده اند (15و2و17و16). در جامعه ما تعداد مطالعات انجام شده درخصوص عوامل مرتبط با مصرف فست فود بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده محدود می باشد (19 و18). با توجه به افزایش روز افزون مصرف فست فود در بین نوجوانان، بعلاوه از آنجائیکه مصرف این غذاها منجر به ایجاد مشکلات مرتبط با سلامتی می شود، استفاده از یک الگو بعنوان یک چارچوب جهت شناسایی عواملی که در مصرف فست فود دخیل هستند و طراحی برنامه های آموزشی بهبود وضعیت تغذیه، ضروری به نظر می رسد. در یکسری مطالعات عوامل موثر بر رفتارهای مصرف فست فود با استفاده از تئوری رفتار برنامه ریزی شده مورد بررسی قرار گرفت و واریانس رفتار هدف بخوبی توسط تئوری توضیح داده شد (2و15و18). TPB (تئوری رفتار برنامه ریزی شده)، نسخه جدید تر وکاملتر TRA(تئوری عمل منطقی) می باشد که توسط فیش بین وآیزن در سال 1975 طراحی شده بود. در هر دو تئوری، قصد رفتاری مهمترین عامل تعیین کننده رفتار می باشد. در TPB قصد شخص بوسیله نگرش نسبت به رفتار ، هنجارهای ذهنی و همچنین کنترل رفتاری درک شده (جزء افزوده بر سازه های TRA در سال 1985 توسط پروفسورآیزن) تعیین می شود. دو عامل اعتقادات رفتاری و ارزشیابی های پیامد تعیین کننده نگرش می باشند. هنجارهای ذهنی بوسیله دوعامل اعتقادات هنجاری وانگیزش برای پیروی تعیین می گردد. همچنین عوامل باورهای کنترل و قدرت درک شده، کنترل رفتاری درک شده را معین می نمایند(20).

در مطالعه Seo و همکاران (2) سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده بطور موثر 62 درصد از رفتارهای مصرف فست فود را توضیح داد(2). در مطالعه یارمحمدی و همکاران(18)، نگرش، هنجارهای انتزاعی وکنترل رفتاری درک شده با هم توانسته بودند 7/25 درصد قصد و 6 درصد رفتار را پیش بینی نمایند. در این میان نقش نگرش در پیش بینی قصد بیشتر از سایر سازه ها بود.

با نظر به موارد مذکور و توجه به جدیت مسئله و ذکر این نکته که اعتقادات هنجاری نسبت به انجام رفتارها و بخصوص مصرف فست فود در جوامع مختلف تا حدی متفاوت می باشد(18)، این مطالعه با هدف تعیینعوامل پیش بینی کننده رفتار مصرف فست فود در دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی شهر تنکابن براساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده طراحی و انجام شد.


مواد و روش ها

پژوهش توصیفی- تحلیلی ، با نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای در186 نفر از دختران دبیرستانهای دولتی شهر تنکابن در سال تحصیلی93-1392 انجام شد. با ملاحظه اینکه واحد نمونه گیری کلاس بود نمونه گیری به روش تصادفی چند مرحله ای صورت گرفت. با توجه به اینکه منطقه شهری تنکابن دارای 4 دبیرستان دولتی دخترانه می باشد، دو دبیرستان به تصادف انتخاب گردید و در هر پایه تحصیلی هر دبیرستان 1 کلاس و در مجموع 6 کلاس در دو دبیرستان به تصادف تحت نمونه گیری قرار گرفتند تا حجم نمونه مورد نظر بدست بیاید.

این مطالعه پس از دریافت مجوزهای لازم از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی یزد و مسئولین آموزش وپرورش شهرستان تنکابن انجام شد. پژوهشگران با در نظر گرفتن برنامه کلاسی نمونه های مورد نظر وهماهنگی با مدیریت هر مدرسه، در ساعات مختلف به دبیرستانهای مورد نظر مراجعه نمودند. پس از توجیه دانش آموزان در خصوص انجام این مطالعه، بیان اهداف و اطمینان از محرمانه بودن اطلاعات و اینکه در صورت لزوم نتایج حاضر در اختیار مسئولین ودانش آموزان قرار خواهد گرفت، پرسشنامه ها جهت تکمیل در اختیار جمعیت مورد نظر قرارداده شد. زمان تکمیل هر پرسشنامه 30 دقیقه بود. افرادی که تمایل به شرکت نداشتند از مطالعه خارج شدند. وزن افراد با حداقل پوشش و بدون کفش با استفاده از یک ترازوی دیجیتال با دقت 100 گرم اندازه گیری شد. قد در وضعیت ایستاده، شانه ها در حالت نرمال و بدون کفش وبا استفاده از یک متر نواری اندازه گیری شد. نمایه توده بدن (BMI) با تقسیم وزن (کیلوگرم) بر مجذور قد( متر) محاسبه شد. افراد بصورت لاغر BMI< 18.5) ) ، طبیعی (BMI=18.5-24.9) ، اضافه وزن (BMI=25-29.9)، چاقی (BMI≥30)، طبقه بندی و تعریف شدند (21).

گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه خود ایفا و بدون نام با سوالات بسته و باز بود. برای طراحی پرسشنامه در ابتدا از 30 دانش آموز دختر دبیرستانی خواسته شد که معایب و مزایای مصرف فست فود و عواملی که مانع یا تسهیل کننده مصرف فست فود هستند را در چارچوب گروه متمرکز، مطرح نمایند. براساس اطلاعات بدست آمده و مطالعات پیشین (2و15و18) ابزارهای پرسشنامه برای مطالعه حاضر بدست آمد. روایی و پایایی پرسشنامه به روشهای رایج ثابت شده بود. برای تعیین روایی صوری و محتوا از 6 متخصص و صاحب نظر آموزش بهداشت و 5 نفر از دانش آموزان دبیرستانی نظر خواهی شد. با توجه به نظرات آنها تغییراتی در سوالات و آیتم های پرسشنامه داده شد. برای تعیین پایایی، پرسشنامه طراحی شده برای پاسخدهی در اختیار 31 دانش آموز دختر دبیرستانی که در جمعیت اصلی قرار نداشتند، قرار داده شد و ثبات درونی سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید که محدوده آن بین 82/0- 60/0 بدست آمد. ضریب آلفای کرونباخ سازه ها در جمعیت اصلی 89/0- 65/0 بدست آمد.

پرسشنامه شامل چند بخش بود در ابتدا سوالاتی در خصوص پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، وزن و قد، محل زندگی، بعد خانوار، شغل و تحصیلات والدین دانش آموز ، انجام فعالیت بدنی و ورزش بود.

بخش بعدی آیتم های نظر سنجی براساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده و قصد و رفتار مصرف فست فود بود. آیتم های مطرح شده در خصوص سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده شامل 22 آیتم جهت ارزیابی نگرش ، 12 آیتم برای سنجش هنجارهای انتزاعی ، 22 آیتم کنترل رفتاری درک شده بود. نمره بندی پاسخ ها بر اساس معیار لیکرت 5 قسمتی ( کاملامخالفم تا کاملا موافقم)،( اصلا تا خیلی زیاد)،( کاملا تایید می کنند تا کاملا رد می کنند)، (خیلی مضر تا خیلی مفید) بود. نمره دهی بصورت 5-1 انجام گرفت. 2 سوال در خصوص سنجش قصد مصرف فست فود و یک سوال در مورد دفعات مصرف فست فود (رفتار) مطرح گردید. همچنین یک سوال در مورد نوع یا انواع فست فود مورد علاقه دانش آموزان بود. بخش آخر سوالات در این خصوص بود که دانش آموزان بیشتر با چه افرادی به رستوران فست فود می روند.

در مرحله پایانی اطلاعات جمع آوری شده به صورت کد وارد کامپیوتر گردید و بوسیله نرم افزارآماری تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این میان ازآمار توصیفی و نیز آزمونهای همبستگی ، آنالیز واریانس، آزمون تی مستقل، و سایر آزمونهای آماری و همچنین آنالیز رگرسیون در سطح معنی داری 50/0 استفاده شد.

یافته ها

در این مطالعه 42.7% دانش آموزان کلاس اول، 24% کلاس دوم، 30.2% کلاس سوم بودند. 34.4 % دانش آموزان در رشته علوم تجربی، 21.9 % در رشته علوم ریاضی تحصیل می کردند و39.6% رشته شان عمومی بود. بعد خانوار دانش آموزان 4.2 % ، 2 نفر، 15.1% سه نفر، 49% چهار نفر و 27.6% بیش از چهار نفر بود. محل زندگی آنها 72.4% شهر و 24.5% روستا بود. سطح تحصیلات پدر دانش آموزان، 33.3% زیردیپلم ، 39.6% دیپلم، 12.5% فوق دیپلم و 9.9 % لیسانس وبالاتر بود. سطح تحصیلات مادر33.9% زیر دیپلم، 46.4% دیپلم، 6.3% فوق دیپلم و 9.4% لیسانس و بالاتر بود. شغل پدر دانش آموزان 26.6% کارمند، 60.9% آزاد و6.8% کارگر بود. شغل مادر 79.7%خانه دار، 12.5% کارمند و 3.6% آزاد بود. در بررسی BMI در جمعیت مورد مطالعه 16% کمتر از حد طبیعی، 57% طبیعی، 12.5% اضافه وزن و 2% دارای چاقی درجه یک بودند79.7% دانش آموزان فعالیت بدنی داشتند. 56.8% دانش آموزان با خانواده خود و 36.5 % با دوستان خود به رستوران برای صرف فست فود می رفتند. بیشترین فست فودی که دانش آموزان مصرف می کردند، پیتزا (56.3%) و همبرگر (17.2%) بود. در این مطالعه 4.2% دانش آموزان اصلا فست فود مصرف نکردند. 6.8% یک بار در سال، 18.2% هر 2،3ماه یکبار، 33.3 % یکبار در ماه ، 20.3% یک بار در هفته، 10.9% 2،3 بار در هفته، 2.6% هر روز فست فود مصرف می کردند. سطح متوسطی از رفتار مصرف فست فود با 56.2 درصد میانگین از ماکزیمم نمره مشاهده شد.

در این بررسی آزمون آنالیز واریانس ارتباط معنی داری بین پایه تحصیلی دانش آموزان و نگرش نسبت به مصرف فست فود نشان داد بطوریکه دانش آموزان پایه سوم نسبت به پایه اول ودوم نگرش کمتری نسبت به مصرف فست فود داشتند. بین نرم های انتزاعی و پایه تحصیلی دانش آموزان ارتباط معنی دار وجود داشت.

همچنین ارتباط معنی دار بین نگرش و رشته تحصیلی دانش آموزان مشاهده شد و دانش آموزان رشته تجربی نگرش کمتری به مصرف فست فود نسبت به دانش آموزان با رشته عمومی داشتند.

قصد و رفتار مصرف فست فود و سازه های الگو با سطح تحصیلات پدر رابطه نداشت. نگرش با سطح تحصیلات مادر رابطه داشت و دانش آموزانی که مادران با سطح تحصیلات فوق دیپلم بودند نسبت به مادران زیر دیپلم، دبیرستان و دیپلم و لیسانس و بالاتر نگرش کمتری نسبت به مصرف فست فود داشتند. دانش آموزانی که شغل پدرآنها کارگر بود نسبت به آنهایی که شغل پدرشان آزاد یا کارمند بود نگرش بیشتری نسبت به مصرف فست فود داشتند.

آزمون تی مستقل ارتباط بین مصرف فست فود و محل زندگی دانش آموزان را معنی دار نشان داد. بطوریکه میانگین مصرف فست فود در افراد روستایی بیشتر بود.

با همین آزمون هنجارهای انتزاعی و محل زندگی ارتباط معنی دار داشت. بطوریکه دانش آموزان روستایی هنجارهای انتزاعی بیشتری نسبت به دانش آموزان شهری داشتند. بعد خانوار با هیچکدام از متغیر های وابسته ارتباط معنی دار نداشت.

انجام فعالیت بدنی با قصد مصرف فست فود همبستگی معنی دار و معکوس داشت.

دراین بررسی آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده با یکدیگر همبستگی معنی دار دارند. قصد مصرف فست فود با نگرش و هنجارهای انتزاعی، همبستگی مستقیم و با کنترل رفتاری درک شده همبستگی معکوس دارند. همچنین همبستگی قوی و مستقیم بین قصد و رفتار مصرف فست فود مشاهده شد (جدول1)

در بررسی میزان پیشگویی قصد مصرف فست فود توسط سازه های تئوری از رگرسیون خطی استفاده شد. سازه های نگرش، هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده، 8/37 درصد از واریانس قصد را پیشگویی نمودند که دراین میان قدرت پیشگویی هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده معنی دار بود. همچنین آنالیز رگرسیون خطی نشان داد که قصد مصرف فست فود، 8/63 درصد از واریانس رفتار مصرف فست فود را پیش بینی می نماید.کلیه متغیر های تئوری، 2/29 درصد از واریانس رفتار مصرف فست فود را پیشگویی نمودند که در این میان در مورد هنجارهای انتزاعی وکنترل رفتاری درک شده معنی دار بود. (جدول 2)

جدول 1: ماتریکس ضریب همبستگی سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده، قصد و رفتار مصرف فست فود

متغیر ها

رفتار

قصد

نگرش

هنجارهای انتزاعی

کنترل رفتاری درک شده

قصد

**799/0

       

نگرش

**307/0

**329/0

     

هنجارهای انتزاعی

**441/0

**490/0

**388/0

   

کنترل رفتاری درک شده

**462/0-

**486/0-

**428/0-

**540/0-

 

* معني‌دار در سطح 05/0 **معني‌دار در سطح 01/0

 

 

 

 

جدول 2: پیشگویی قصد و رفتار بوسیله رگرسیون خطی

متغیروابسته

متغیرهای پیش بینی کننده

بتا استاندارد

t-test

R2

قصد

نگرش

050/0

661/0

 
 

هنجارهای انتزاعی

346/0

092/4**

 
 

کنترل رفتاری درک شده

318/0 -

680/3- ***

378/0

رفتار

قصد

799/0

969/17***

638/0

رفتار

نگرش

056/0

687/0

 
 

هنجارهای انتزاعی

316/0

504/3***

 
 

کنترل رفتاری درک شده

260/0-

821/2- **

292/0

P<0/001 ***P<0/01; ** P<0/05; *

بحث و نتیجه گیری

این مطالعه وضعیت مصرف فست فود و همچنین عوامل پیش بینی کننده مصرف آنرا بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده در بین دانش آموزان دختر دبیرستانی مورد بررسی قرار داد. 9/10درصد از دانش آموزان، 3-2 بار در هفته و 3/20 درصد از آنها یکبار در هفته فست فود می خوردند که فراوانی مصرف پیتزا و همبرگر بیش از سایرین بود. 6/27 درصد دانش آموزان مقطع راهنمایی، در مطالعه دیگر در کشور کره (2) 3-2 بار در هفته فست فود مصرف می کردند و محبوبترین فست فود برگر، پیتزا و مرغ سرخ شده بود. در مطالعه دیگر 8/22 درصد دختران نوجوان بیش از 3 بار در هفته فست فود مصرف می کردند(22). در مطالعه ای در ایران (18) 7/2 درصد دانش آموزان دبیرستانی 3 بار و بیشتر در هفته فست فود مصرف می کردند و ساندویچ و اسنک از فست فود های مورد علاقه دانش آموزان بود.سطح متوسطی از مصرف فست فود در جمعیت مورد مطالعه مشاهده شد. لازم است برنامه های آموزش تغذیه با تکیه بر عوامل موثر بر رفتار، در خصوص کاهش مصرف فست فود طراحی شود.

در این بررسی دانش آموزان پایه سوم نسبت به پایه اول و دوم نگرش کمتری نسبت به مصرف فست فود داشتند. یعنی افزایش سطح تحصیلات باعث نگرش و تمایل کمتر دانش آموزان به مصرف فست فود شده است. بنابراین در طراحی مداخلات آموزشی باید بیشتر روی دانش آموزان مقاطع تحصیلی پایین تر برنامه ریزی و تاکید شود. همچنین بین نرم های انتزاعی و پایه تحصیلی دانش آموزان ارتباط معنی دار وجود داشت و آزمودنی ها با افزایش سطح تحصیلات، از عقاید و انتظارات دیگران بخصوص والدین درمورد مصرف فست فود تاثیر بیشتری می گرفتند. در مطالعهOlsen و همکاران (17) بین سن با نگرش مصرف غذاهای دریایی ارتباط مستقیمی گزارش شد. درحالیکه در مطالعه یارمحمدی و همکاران (18) بین سن ، نگرش و نرم های انتزاعی مصرف فست فود ارتباط مستقیمی وجود داشت.

در مطالعه Bowman و همکاران (23) افراد با درآمد بالا و ساکن شمال شهر فست فود بیشتری مصرف می کردند و این نتایج در مطالعه دیگر (18) نیز مشهود است. درحالیکه در مطالعه حاضر دانش آموزانی که شغل پدر آنها کارگر بود نگرش بیشتری نسبت به مصرف فست فود داشتند و آنهایی که اهل روستا بودند هنجارهای انتزاعی بیشتری را درک نموده و بیشتر فست فود مصرف می کردند. بنظر میرسد تاثیر طبقه اجتماعی بر روی مصرف فود حالت دوگانگی دارد و دریافت آگاهی و اطلاعات کمتر از طرف خانواده در مورد مضرات فست فود نیز می تواند دلیلی بر نگرش و مصرف بیشتر فست فود در این دانش آموزان باشد.

در مطالعه حاضر قصد مصرف فست فود در دانش آموزانی که فعالیت های بدنی بیشتر داشتند کمتر از سایرین بود. این یافته یک نکته مثبت دارد و بیانگر این مورد است که زمانیکه دانش آموزان رفتارهای بهداشتی در آنها نهادینه شود احتمال اینکه به سمت دیگر رفتارهای بهداشتی هدایت شوند بیشتر خواهد بود . این مهم باید در آموزش رفتارهای بهداشتی به دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد. این یافته با نتایج مطالعه دیگر( 18) همخوانی داشت. در مطالعهUnger و همکاران (24) هم قصد مصرف فست فود در نوجوانانی که ورزش نمی کردند بیشتر بود ( ).

در پژوهش حاضر والدین و در درجه بعدی متخصصان تغذیه وپزشکان بیشترین تاثیر گذاری را بر روی دانش آموزان در بین هنجارهای انتزاعی داشتند. مطالعه دیگر تاثیر پذیری را از دوستان وخانواده مطرح کرده بود( 15) در حالیکه در مطالعات دیگر ( 26-25 و 18و2) دانش آموزان بیشتر از دوستان خود تاثیر می گرفتند. بیشتر دانش آموزان در این مطالعه چون با والدین خود به رستوران برای صرف فست فود می رفتند بنابراین انتظار می رود که از والدین خود در این خصوص تاثیر بیشتری بگیرند. در طراحی و اجرای برنامه های آموزش تغذیه باید والدین دانش آموزان هم در جریان محتویات آموزشی قرار بگیرند. چراکه آموزش دانش آموزان از طریق والدین نتایج موثری را به همراه خواهد داشت. همچنین از متخصصان تغذیه و پزشکان جهت طراحی و اجرای برنامه آموزش تغذیه استفاده گردد.

در مطالعه سئو و همکاران (2) سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده و همچنین قصد با رفتار مصرف فست فود همبستگی معنی دار داشتند. این نتایج در مطالعه یار محمدی و همکاران (18) نیز مشهود است و با یافته های مطالعه حاضر همخوانی دارد. بطوریکه قصد مصرف فست فود با نگرش ها و هنجار های انتزاعی همبستگی مستقیم و با کنترل رفتاری درک شده همبستگی معکوس دارند. یعنی افرادی که کنترل بیشتری روی مقدار مصرف فست فود داشتند، قصد آنها برای مصرف فست فود در ماه آینده کمتر بود. همبستگی قوی بین قصد و رفتار مصرف فست فود مشاهده شد.

در این مطالعه سازه های تئوری 29.2% از واریانس رفتار مصرف فست فود را پیشگویی نمودند که در مورد هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده معنی دار بود. همچنین قصد به تنهایی پیشگویی کننده قوی مصرف فست فود با قدرت توضیح 63.8%می باشد. دانش آموزان در مطالعه حاضر تاثیر پذیری آنها از دیگران و کنترل روی عوامل داخلی یا خارجی، در مصرف فست فود توسط آنها موثر می باشد. در طراحی برنامه های آموزشی باید روی این عوامل توضیح دهنده مصرف فست فود ملاحظه و دقت ویژه صورت گیرد. در مطالعه Seo و همکاران (2) سازه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده بطور موثر 62 درصد از رفتارهای مصرف فست فود را توضیح دادند که در مورد قصد و کنترل رفتاری درک شده معنی دار بود. در مطالعه دیگر در ایران(18) ، نگرش، هنجارهای انتزاعی وکنترل رفتاری درک شده با هم توانسته بودند 6 درصد رفتار را پیش بینی نمایند.

در مطالعه حاضر سازه های تئوری 37.8% از واریانس قصد را پیشگویی نمودند که قدرت پیشگویی هنجارهای انتزاعی و کنترل رفتاری درک شده معنی دار و در مورد هنجارهای انتزاعی قویتر بود. مشابه با این نتایج، Dunn و همکاران (15) نیز در مطالعه خود هنجارهای انتزاعی را بیشترین پیش بینی کننده قصد مطرح نمودند. در مطالعه یارمحمدی و همکاران (18) سازه ها، 7/25 درصد از واریانس قصد مصرف فست فود را پیش بینی نمودند که در این میان نقش نگرش در پیش بینی قصد بیشتر از سایر سازه ها بود. در مطالعه Seo (2) هم سازه های تئوری 67.5% از واریانس قصد را پیشگویی نموده بودند که در مورد کنترل رفتاری درک شده و هنجارهای انتزاعی معنی دار و کنترل رفتاری درک شده پیشگویی کننده قویتر بود.

مطالعه حاضر به دلیل طبیعت مقطعی بودن، سن پایین دانش آموزان و اینکه تکمیل پرسشنامه بخصوص در مورد سوالات مرتبط با رفتار، خطای مربوط به فراخوانی و یادآوری اطلاعات را بهمراه دارد، محدودیت داشت. یک مطالعه آینده نگر با یک نقطه شروع و پایان، اطلاعات دقیق تری را فراهم می آورد. با توجه به نتایج بررسی حاضر در خصوص اینکه سطح متوسطی از جمعیت فست فود مصرف می کردند در مداخلات آموزشی آینده باید جهت کاهش مصرف فست فود تلاش شود. تمرکز مداخلات باید بر والدین و متخصصان تغذیه و پزشکان برای تاثیر گذاری روی دانش آموزان و کنترل بیشتر روی عوامل داخلی وخارجی مصرف فست فود، جهت تغییر الگوهای مصرف فست فود در بین دانش آموزان و هدایت به سمت رفتارهای تغذیه ای سالم باشد. بطوریکه پرهیز از مصرف فست فود و غذاهای پرچرب و استفاده از غذاهای سالم و مغذی و میوه جات و سبزیجات آموزش داده شود.

نهایتا نظر به اینکه مطابق با نتایج بررسی کارآیی تئوری رفتار برنامه ریزی شده درپیش بینی قصد و رفتار مصرف فست فود مناسب بود، انجام مداخلات آموزش تغذیه سالم در مدارس مبتنی بر تئوری پیشنهاد می شود و می تواند نقش مهمی در برقراری رفتارهای سالم بهداشتی و پیامدهای مثبت مرتبط با آن داشته باشد.

 

 

 

 

 

References

1-Lautenschlager L, Smith C. Understanding gardening and dietary habits among youth garden program participants using the Theory of Planned Behavior. Department of Food Science and Nutrition, University of Minnesota, FScN 225, 1334 Eckles Ave, St. Paul, MN 55108, USA.

2-Hyun-sun Seo , soo-Kyung lee, and Soyoung Nam . Factors influencing fast food consumption behaviors of middle-school students in Seoul: an application of theory of planned behaviors. Nutr Res Pract. 2011 Apr;5(2):169-78. Epub 2011 Apr 25.

3. Lee JS. A comparative study on fast food consumption patterns classified by age in Busan. Korean J Community Nutr. 2007;12:534–544.

4-Fazelpoor Sh, Baghianimoghaddam M. The survey of consumption and attitude status about fast food in yazd city people.tez of MS.c, Summer 2011.

5-http://www.who.int/mediacentre/factsheets/fs311/en/index.html:05/03/2012.

6- Google scholar.com/search

7- Mostafavi H,Dabbaghmanesh M,Zare N. The survey of prevalence rate of Overweight and obesity among adolescences and adults in shiraz city. Journal of Shahidbeheshti University of Medical Sciences,spring 2005; 7(1):57-66.

8- Cho CM, Han YB. Dietary behavior and fast-foods use of middle school students in Seoul. J Korean Home Econ Educ Assoc. 1996;8:105–119

9- Sim KH. Nutritional status and opinions about fast food among Korean youth. Daejon: Chungnam National University; 1992. [masters thesis].

10-Dave JM, An LC, Jeffery RW, Ahluwalia JS. Relationship of attitudes toward fast food and frequency of fast-food intake in adults.Obesity (Silver Spring). 2009 Jun;17(6):1164-70. Epub 2009 Feb 26.

11- Park EJ, Kim KN, Cho JS. Dietary habits and nutrient intake according to the frequency of fast food consumption among middle school students in Cheongju area. Hum Ecol Res. 2005;9:165–178.

12-Choi MK. A study on the relationship between fast food consumption patterns and nutrition knowledge, dietary attitude of middle and high school students in Busan. Korean J Culinary Res. 2007;13:188–200.

13- You DR, Park GS, Kim SY, Kim HH, Lee SJ. Fast food consumption patterns-focused on college students in Taegu·Kyungbuk. J Korean Home Econ Assoc. 2000;38:27–40.

14- Lee SS. A study on dietary behavior of children according to their preferences for fast food. Korean J Community Nutr. 2004;9:204–213.

15-Dunn KI, Mohr P, Wilson CJ, Wittert GA. Determinants of fast-food consumption. An application of the Theory of Planned Behaviour.Appetite 2011 Oct;57(2):349-57. Epub 2011 Jun 12.

16-Dunn KI, Mohr PB, Wilson CJ, Wittert GA. Beliefs about fast food in Australia: a qualitative analysis.University of Adelaide, North Terrace, Adelaide, South Australia 5000, Australia.

17-Olsen NV, Sijtsema SJ, Hall G. Predicting consumers intention to consume ready-to-eat meals. The role of moral attitude. Appetite. 2010 Dec;55(3):534-9. Epub 2010 Sep 9.

18-Yarmohammadi P, Sharifirad GR, Azadbakht L, Morowatisharifabad MA, Hassanzadeh A. Predictors of Fast Food Consumption among High School Students Based on Theory of Planned Behavior. Journal of Health system research, 2011; 7(4): 449-59.

19- Ebadi L, Ghaffari M. The study of fast food consumption and it,s related factors based on Theory of Planned Behavior among guidance school Students in city of Tehran. tez of MS.c, Summer 2012.

20- Saffari M, Shojaeizadeh D, Ghofranipour F, Heydarnia A, Pakpour A. Health Education& Promotion: Theories, Models, Methods. 1st ed. Tehran: Asaresobhan: 2009: 76-81.(Persian)

21- Catherine L. Carpenter, Eric Yan, Steve Chen, Kurt Hong, Adam Arechiga, Woo S. Kim, Max Deng, Zhaoping Li, and David Heber. Body Fat and Body-Mass Index among a Multiethnic Sample of College-Age Men and Women. Journal of Obesity, Volume 2013, Article ID 790654, 7 pages.

22- Larson NI, Neumark-Sztainer DR, Story MT, Wall MN, Harnack LJ, Eisenberg ME. Fast food intake: longitudinal trends during the transition to young adulthood and correlates of intake. J Adoles Health 2008; 43(1): 79-86.

23- Bowman SA, Gortmaker SL, Ebbeling CB, Pereira MA, Ludwig DS. Effects of fast-food consumption on energy intake and diet quality among children in a national household survey. Pediatrics 2004;113(1Pt1): 112-8.

24- Unger JB, Reynolds K, Shakib S, Spruijt-Metz D, Sun P, Johnson CA. Acculturation, physical activity, and fast- food consumption among Asian-American and Hispanic adolescents. J Community Health 2004;29(6): 467-81.

25- Moore LV, Diez Roux AV, Nettleton JA, Jacobs DR, Franco M. fast-food consumption, diet quality, and neigh- borhood exposure to fast-food: the multi-ethnic study of atherosclerosis. Am J Epidemiol 2009; 170(1): 29-36.

26- Pereira MA, Kartashov AI, Ebbeling CB, Van HL, Slattery ML, Jacobs DR, etal. Fast-food habits, weight gain, and insulin resistance(the CARDIA study): 15-year prospective analysis. Lancet 2005; 365(9453):36-42.

 

 

 

 

  انتشار : ۱۰ شهریور ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 177

فلش کارت های جامع پرستاری

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما